عرفان اسلامی (10) خوف ممدوح
عرفان اسلامی (10) خوف ممدوح
عرفان اسلامی (10) خوف ممدوح
نويسنده: استاد حسین انصاریان
شرح كتاب مصباح الشريعة ومفتاح الحقيقة
بدون اين خوف راهى براى ترقى و تعالى وجود ندارد و براى انسانى كه از اين خوف بى بهره است در پيشگاه قرب حضرت حق جايى نيست .
اين خوف از عالى ترين ويژه گى هاى موقنين و از آثار برجسته ى وجود متّقين و نشانه اى از اتّصال مجبّين به خداى متعال است .
عاشقان حضرتش هرگز از اين خوف جدا نبوده و بدون اين حالت عالى زيست نداشتند .
خاتم پيامبران (صلى الله عليه وآله) مى فرمود :
أَنَا أَخْوَفُكُمْ مِنَ اللهِ .
« خائف ترين شما از خدا من هستم » .
چه مسائل مهمّى كه از خوف انبياء در قرآن و كتب اسلامى نقل شده است و چه برنامه هاى پر اهميّتى كه در اين زمينه ، از اولياى خدا و ائمه هدى و عارفان الهى ، به ما رسيده است نشنيده ايد كه عارف عارفان امير مؤمنان على (عليه السلام)شبى چند بار از خوفى كه از عظمت حق داشت و از اوضاع جهان پس از مرگ نسبت به آنان كه مورد لطف نخواهند بود از خود بى خود مى شد .
سالكان راه مى گويند : كمترين درجه ى خوف آن است كه در اعمال و رفتار تجلى كند ، آنجا كه انسان از هر گناهى كناره گيرى مى كند ، معلوم مى شود از خوف بهره مند است و اين خوددارى از گناهان در فرهنگ الهى ورع شمرده شده است ، و چنانچه انسان از شبهات بپرهيزد داراى تقوا گشته و چون نظر از غير حق بردارد و هيچ نَفَسى جز به ياد او نكشد ، داراى صدق شده و در جمع صديقان قرار گرفته است .
خوف پر و بالى است كه به وسيله ى آن بندگان حضرت حق ، به سوى هر مقام شايسته اى پرواز كرده ، و به سبب آن ، از منازل وحشت انگيز آخرت با كمال اطمينان عبور مى كنند .
كسى كه غرق در شهوات با شجاعت كاذبى آلوده به هر لذّت حرام و از افتادن در لجنزار گناه ترسى نداشته باشد ، چگونه مى خواهد از عذاب فردا درامان باشد ؟
در روايت مهمّى از حضرت صادق (عليه السلام) آمده است :
لا يَكُونُ مُؤْمِنٌ مُؤْمِناً حَتّى يَكُونَ خائِفاً راجِياً ، وَلا يَكُونُ خائِفاً راجِياً حَتّى يَكُونُ عامِلاً لِما يَخافُ وَيَرْجُو .
« كسى را مؤمن نمى گويند مگر اينكه داراى بيم و اميد باشد و بيم و اميد در كسى نيست مگر آنكه به مقتضاى بيم و اميد عمل كند »
راستى انسان داراى ترس ، از گناه خوددارى مى كند ، و دارنده ى اميد براى بهره بردن در دنيا و آخرت ، به دستورات حق گردن مى نهد .
جمله اى را بدين مضمون از بعضى از حكيمان نقل كرده اند :
من خافَ شَيْئاً هَرَبَ مِنْهُ وَمَنْ خافَ اللهَ هَرَبَ إِلَيْهِ .
« كسى كه از چيزى ترس دارد ، از آن فرار مى كند و هركس از خدا مى ترسد با حرص و ولع به سويش مى رود » .
آرى اگر انسان از گناه و عواقب آن بترسد از آن فرار مى كند و هركس از مقام خدا بترسد براى تبديل ترسش به حالت اميد به او پناه مى برد .
خلاصه خوف ممدوح خوفى است ، كه در دنيا و آخرت به وجود آورنده ى امنيّت باطن و آرامش فكر وجان است چنانچه در قرآن مجيد آمده :
( وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْناً ) .
كه ايمان و عمل صالح و ترس از خدا و وحشت از گناه و عذاب فردا ، علّت امنيّت در دنيا و آخرت است .
صاحبان اين خوف ، در قرآن مجيد و روايات و اخبار ، مورد تمجيد قرار گرفته و از آنان به عنوان بندگان شايسته ياد شده است .
اين خوف در هركس نباشد ناقص است ، و بنا به فرموده نبى بزرگ اسلام ناقص ملعون است .
اگر اين خوف ، يعنى خوف از عظمت حق ، و كوچكى خود ، خوف از مقام خدا ، خوف از جريمه ى جرم ، خوف از سوء عاقبت بر اثر عدم تربيت صحيح ، در آدمى نباشد چه علّتى براى رشد و تكامل ، و مصون ماندن از خطرات درونى و بيرونى وجود دارد ؟ اگر اين خوف نباشد ، چگونه انسان بنده ى حق مى شود و با كدام عامل بازدارنده از گناه خوددارى مى كند و چگونه درصدد دور كردن خود از عذاب فردا برمى آيد ؟!
بدون اين خوف چگونه انسان ، بنده است ، و با پشتيبانى كدام ياور مى تواند با دشمنان شرافت و فضيلتش مبارزه كند ؟ بندگى محصول خوف است و خوف عامل جذب محافظت و دفاع حضرت حق ، كه بدون آن انسانيّت انسان لكّه دار شده و آرام آرام از مرز آن خارج مى شود .
در سوره ى بقره آيه ى 269 مى فرمايد :
( يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَمَنْ يُؤْتِ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اُوتِيَ خَيْراً كَثيراً ) .
« حكمت را به هركس بخواهيم عطا كرده ، و به هركس حكمت عنايت شود خير كثير داده شده » .
خداى متعال در سوره ى مباركه ى لقمان يكى از مهمترين ويژگيهاى حضرت لقمان را داشتن حكمت برشمرده و مى فرمايد :
( وَلَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ ) .
در سوره ى بقره آيه ى 251 مى فرمايد :
( وَقَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَآتاهُ اللهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ ) .
« داود جالوت ستمگر را نابود كرد، مابه داود حكمرانى وحكمت عنايت كرديم » .
در سوره ى نساء آيه ى 54 آل ابراهيم را به آراسته بودن به حكمت ستوده و مى فرمايد :
( وَاِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ ) .
و در سوره ى بقره آيه ى 129 ، و در سوره ى آل عمران آيه ى 164 و سوره ى جمعه آيه ى 2 يكى از اهداف بزرگ رسالت رسول گرامى اسلام را تعليم حكمت قلمداد كرده است .
حكيم كسى است كه وجودش به ريشه هاى قوانين و اصول الهى محكم است و وجودش براى ديگران منبع خير و فيض است و جامعه حكيم جامعه اى است كه قوانين آن براساس ضوابط و معيارهاى اسلامى استوار است .
با توجّه به اهميّتى كه قرآن براى حكمت قائل شده است و با توجه به ستايشى كه در قرآن و روايات از حكيمان شده است ، مى بينيم پيامبر بزرگ اسلام در روايتى ريشه و اصل حكمت را ترس از خدا دانسته و مى فرمايد:
رَأْسُ الْحِكْمَةِ مَخافَةُ اللهِ .
« اصل و سر حكمت ترس از خداست » .
و از اين كلام نورانى به جايگاه « ترس » از خدا و لزوم آن براى زندگى بندگان شايسته خدا پى مى بريم .
در حديث قدسى از قول خداى متعال آمده است :
رأْسُ الْحِكْمَةِ خَشْيَةُ اللهِ .
« حقيقت و سر حكمت در خشيت دل از خداست » .
2 ـ خوف از سوء عاقبت .
3 ـ خوف از مقام خدا .
4 ـ خوف از عذاب گناهان انجام گرفته .
5 ـ خوف از نقصان در عبادت يا قلّت آن در برابر عظمت حق .
6 ـ خوف از ناچيزى خود ، در برابر عظمت نامحدود حق .
منبع: http://erfan.ir
/خ
خوف ممدوح
بدون اين خوف راهى براى ترقى و تعالى وجود ندارد و براى انسانى كه از اين خوف بى بهره است در پيشگاه قرب حضرت حق جايى نيست .
اين خوف از عالى ترين ويژه گى هاى موقنين و از آثار برجسته ى وجود متّقين و نشانه اى از اتّصال مجبّين به خداى متعال است .
عاشقان حضرتش هرگز از اين خوف جدا نبوده و بدون اين حالت عالى زيست نداشتند .
خاتم پيامبران (صلى الله عليه وآله) مى فرمود :
أَنَا أَخْوَفُكُمْ مِنَ اللهِ .
« خائف ترين شما از خدا من هستم » .
چه مسائل مهمّى كه از خوف انبياء در قرآن و كتب اسلامى نقل شده است و چه برنامه هاى پر اهميّتى كه در اين زمينه ، از اولياى خدا و ائمه هدى و عارفان الهى ، به ما رسيده است نشنيده ايد كه عارف عارفان امير مؤمنان على (عليه السلام)شبى چند بار از خوفى كه از عظمت حق داشت و از اوضاع جهان پس از مرگ نسبت به آنان كه مورد لطف نخواهند بود از خود بى خود مى شد .
سالكان راه مى گويند : كمترين درجه ى خوف آن است كه در اعمال و رفتار تجلى كند ، آنجا كه انسان از هر گناهى كناره گيرى مى كند ، معلوم مى شود از خوف بهره مند است و اين خوددارى از گناهان در فرهنگ الهى ورع شمرده شده است ، و چنانچه انسان از شبهات بپرهيزد داراى تقوا گشته و چون نظر از غير حق بردارد و هيچ نَفَسى جز به ياد او نكشد ، داراى صدق شده و در جمع صديقان قرار گرفته است .
خوف پر و بالى است كه به وسيله ى آن بندگان حضرت حق ، به سوى هر مقام شايسته اى پرواز كرده ، و به سبب آن ، از منازل وحشت انگيز آخرت با كمال اطمينان عبور مى كنند .
كسى كه غرق در شهوات با شجاعت كاذبى آلوده به هر لذّت حرام و از افتادن در لجنزار گناه ترسى نداشته باشد ، چگونه مى خواهد از عذاب فردا درامان باشد ؟
در روايت مهمّى از حضرت صادق (عليه السلام) آمده است :
لا يَكُونُ مُؤْمِنٌ مُؤْمِناً حَتّى يَكُونَ خائِفاً راجِياً ، وَلا يَكُونُ خائِفاً راجِياً حَتّى يَكُونُ عامِلاً لِما يَخافُ وَيَرْجُو .
« كسى را مؤمن نمى گويند مگر اينكه داراى بيم و اميد باشد و بيم و اميد در كسى نيست مگر آنكه به مقتضاى بيم و اميد عمل كند »
راستى انسان داراى ترس ، از گناه خوددارى مى كند ، و دارنده ى اميد براى بهره بردن در دنيا و آخرت ، به دستورات حق گردن مى نهد .
جمله اى را بدين مضمون از بعضى از حكيمان نقل كرده اند :
من خافَ شَيْئاً هَرَبَ مِنْهُ وَمَنْ خافَ اللهَ هَرَبَ إِلَيْهِ .
« كسى كه از چيزى ترس دارد ، از آن فرار مى كند و هركس از خدا مى ترسد با حرص و ولع به سويش مى رود » .
آرى اگر انسان از گناه و عواقب آن بترسد از آن فرار مى كند و هركس از مقام خدا بترسد براى تبديل ترسش به حالت اميد به او پناه مى برد .
خلاصه خوف ممدوح خوفى است ، كه در دنيا و آخرت به وجود آورنده ى امنيّت باطن و آرامش فكر وجان است چنانچه در قرآن مجيد آمده :
( وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْناً ) .
كه ايمان و عمل صالح و ترس از خدا و وحشت از گناه و عذاب فردا ، علّت امنيّت در دنيا و آخرت است .
صاحبان اين خوف ، در قرآن مجيد و روايات و اخبار ، مورد تمجيد قرار گرفته و از آنان به عنوان بندگان شايسته ياد شده است .
اين خوف در هركس نباشد ناقص است ، و بنا به فرموده نبى بزرگ اسلام ناقص ملعون است .
اگر اين خوف ، يعنى خوف از عظمت حق ، و كوچكى خود ، خوف از مقام خدا ، خوف از جريمه ى جرم ، خوف از سوء عاقبت بر اثر عدم تربيت صحيح ، در آدمى نباشد چه علّتى براى رشد و تكامل ، و مصون ماندن از خطرات درونى و بيرونى وجود دارد ؟ اگر اين خوف نباشد ، چگونه انسان بنده ى حق مى شود و با كدام عامل بازدارنده از گناه خوددارى مى كند و چگونه درصدد دور كردن خود از عذاب فردا برمى آيد ؟!
بدون اين خوف چگونه انسان ، بنده است ، و با پشتيبانى كدام ياور مى تواند با دشمنان شرافت و فضيلتش مبارزه كند ؟ بندگى محصول خوف است و خوف عامل جذب محافظت و دفاع حضرت حق ، كه بدون آن انسانيّت انسان لكّه دار شده و آرام آرام از مرز آن خارج مى شود .
خوف بالاترين حكمت
در سوره ى بقره آيه ى 269 مى فرمايد :
( يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَمَنْ يُؤْتِ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اُوتِيَ خَيْراً كَثيراً ) .
« حكمت را به هركس بخواهيم عطا كرده ، و به هركس حكمت عنايت شود خير كثير داده شده » .
خداى متعال در سوره ى مباركه ى لقمان يكى از مهمترين ويژگيهاى حضرت لقمان را داشتن حكمت برشمرده و مى فرمايد :
( وَلَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ ) .
در سوره ى بقره آيه ى 251 مى فرمايد :
( وَقَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَآتاهُ اللهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ ) .
« داود جالوت ستمگر را نابود كرد، مابه داود حكمرانى وحكمت عنايت كرديم » .
در سوره ى نساء آيه ى 54 آل ابراهيم را به آراسته بودن به حكمت ستوده و مى فرمايد :
( وَاِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ ) .
و در سوره ى بقره آيه ى 129 ، و در سوره ى آل عمران آيه ى 164 و سوره ى جمعه آيه ى 2 يكى از اهداف بزرگ رسالت رسول گرامى اسلام را تعليم حكمت قلمداد كرده است .
حكيم كسى است كه وجودش به ريشه هاى قوانين و اصول الهى محكم است و وجودش براى ديگران منبع خير و فيض است و جامعه حكيم جامعه اى است كه قوانين آن براساس ضوابط و معيارهاى اسلامى استوار است .
با توجّه به اهميّتى كه قرآن براى حكمت قائل شده است و با توجه به ستايشى كه در قرآن و روايات از حكيمان شده است ، مى بينيم پيامبر بزرگ اسلام در روايتى ريشه و اصل حكمت را ترس از خدا دانسته و مى فرمايد:
رَأْسُ الْحِكْمَةِ مَخافَةُ اللهِ .
« اصل و سر حكمت ترس از خداست » .
و از اين كلام نورانى به جايگاه « ترس » از خدا و لزوم آن براى زندگى بندگان شايسته خدا پى مى بريم .
در حديث قدسى از قول خداى متعال آمده است :
رأْسُ الْحِكْمَةِ خَشْيَةُ اللهِ .
« حقيقت و سر حكمت در خشيت دل از خداست » .
اقسام خوف ممدوح
2 ـ خوف از سوء عاقبت .
3 ـ خوف از مقام خدا .
4 ـ خوف از عذاب گناهان انجام گرفته .
5 ـ خوف از نقصان در عبادت يا قلّت آن در برابر عظمت حق .
6 ـ خوف از ناچيزى خود ، در برابر عظمت نامحدود حق .
منبع: http://erfan.ir
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}